نقشه راه گام به گام جدید برای بالش بادی

وی همانطور که در وصیتنامه هایلیگنشتات نوشتهاست، قصد خودکشی داشت. چرنی اظهار داشت که بتهوون گفتار و موسیقی را بهطور معمول تا سال ۱۸۱۲ فروش بالش گردنی بادی هنوز میتوانست بشنود. دوران بتهوون را بهعنوان اوجِ موسیقی کلاسیک و شروع رمانتیک توصیف میکنند؛ نوآوریهایی مانند مدولاسیونهای زیاد، ناگهانی و خیلی دور از تنالیتهٔ اصلی، حذف سکوت و ایست در بین بعضی از موومانها، حرکت دَوَرانی (سیکلیک) بر روی یک تم، طولانیکردن موومانها از طریق گسترش و کدا، جایگزینی اسکرتسو به جای منوئه، گنجاندن مارش عزا و موسیقی آوازی در سمفونی (که تا آن زمان معمول نبود)، استفادهٔ متفاوت از نوانس نسبت به موسیقی کلاسیک (که در آن زمان فقط بهعنوان یک سایهروشن برجستگی داشت) به صورت کرشندوی شدید با حرکت مداومِ جملهٔ موسیقی از یک نقطهٔ تاریک به روشنایی و شدت صدای زیاد برای تغییر بیان و حالات جدیدِ دراماتیک (شیوهای برای رسیدن به اوجِ فینال که ناشی از تأثیرات مکتب مانهایم بود)، و در نهایت ارکستراسیون نوآورانه و رنگآمیزیهای جدید ارکسترال، باعث میشود تا بتوان بتهوون را نخستین آهنگساز رمانتیک بهشمار آورد.

 Content was c reat​ed by GSA Con᠎tent​ G enerat or Dem​over​si​on᠎!

۲۰ساله بود و سری چون ایفیژنی داشت. پس از درگذشت کاسپار در ۱۵ نوامبر ۱۸۱۵، بتهوون بلافاصله وارد یک درگیری حقوقی طولانی با همسرِ کاسپار، یوهانا فان بتهوون، شد که موضوع آن گرفتنِ سرپرستی کارل، فرزند کاسپار و یوهانا، پس از نه سالگی بود. در هفده سالگی مادرش را که خیلی دوست داشت، از دست داد. از بیست سالگی با شنوایی و درد مزمنِ معده درگیر بود. ∗ ناشنوایی تدریجیِ بتهوون از سال ۱۷۹۶ تا ۱۸۰۰ شروع شد.∗ گوشهایش مدام صدا میکرد و درد معده هم بیشتر او را ناراحت میکرد. بتهوون با عصبانیت میگوید که «ارزش هنرمند بیشتر از اشراف است. اما بر خلاف کنسرتهای قبلی که پرسودتر بود، از این کنسرت پول زیادی به دست نیامد، زیرا هزینههای اجرای آن بهطور قابل توجهی بیشتر بود. بتهوون آرزو داشت و سعی میکرد برادرزادهاش تحصیلات عالیه داشته باشد یا تاجری معروف شود، اما در این راه ناکام ماند و کارل بیشترِ وقت خود را در قمارخانهها میگذراند و از دیگران پول قرض میگرفت. This content h​as ​be᠎en cre ated by G SA Content  G᠎en erator  DEMO.

و سفارت فرانسهٔ انقلابی، بدون ترس و واهمه رفتوآمد و ارتباط داشت. اگر بنا هست که رشتهٔ ارتباط ما گسیخته شود، چنین باشد! در یکی از روزهای ملاقاتِ گوته با بتهوون در سال ۱۸۱۲، چنین نقل میکنند: «روزی گوته و بتهوون در کوچههای ویَن در حال قدمزدن بودند. از اواخر فوریه، حال بتهوون رو به وخامت گذاشت، یوهان نپوموک هومل کدورتهای خود را با بتهوون به فراموشی سپرد و به همراه همسرش در ششم مارس، به دیدار بتهوون شتافت. این دیدار خوشایندِ هیچکدام از دو طرف نبود. وی در اواخر اکتبر سال ۱۸۱۲، با برادرش «نیکولاوس یوهان» دیدار کرد. با توجه به اظهارات بتهوون در مورد شروع ناشنواییاش، تقریباً میتوان حدس زد که بیشترین آثاری که وی خلق کردهاست، در دورانِ کمشنوایی یا ناشنوایی او بودهاست. بتهوون از حدود سال ۱۸۱۵ تا لحظهٔ مرگش، در یک سیر تدریجی، آثاری به مراتب باشکوهتری ثبت کرد و سبک او به سمت خلق آثاری بهشدت شخصی حرکت کرد. این پرتره از بتهوون را آشناترین تصویر از وی میدانند و توسط آنتون شیندلر اینطور توصیف شدهاست که علیرغم ضعف هنری، «ارایهٔ یک نمای خاص …

مشهلس میگوید: «تبسمی قشنگ داشت و به هنگام صحبت اغلب لحنی گرم و تشویقآمیز داشت اما خندهاش ناخوشایند، شدید و کوتاه بود و به صورتش حالتی عجیب و خاص میداد.» هنگامی که ایدهای به او الهام میشد حالتِ صورتش تغییر میکرد و در این حالت اگر در حال عبور از کوچه و خیابان بود، به دیگران طعنه میزد. بتهوون عشق و علاقهٔ شدیدی به برادرزادهاش کارل داشت و در این راه از هیچ کوشش و فداکاری دریغ نمیکرد، به همین خاطر متحمل رنج و سختیهای زیادی شد. نوجوانی و جوانی وی نیز با نگرانی از غمِ تهیهٔ نان و کوشش سخت وی برای گذران زندگی همراه بود. بتهوون علیرغم ارائهٔ شواهد به دادگاه نجیبزادگان، نتوانست اشرافزادگیِ کارل را ثابت کند و به تبعِ آن، در ۱۸ دسامبر ۱۸۱۸ این پرونده به دادگاهی مدنی منتقل شد، و در آنجا وی حق حضانت خود را از دست داد. بتهوون یوهانا را بهدلیل مدیریت مالی و اخلاقی جزو والدین ناسالم قلمداد میکرد (او قبل از ازدواج با کاسپار، دارای یک فرزند نامشروع بود و محکومیت کیفری سرقت نیز داشت) و پیشتر موافقت کاسپار را برای حضانت تنها پسرش جلب کرده بود. شدید بود بهطوری که در سال ۱۸۱۹، در یک مجمع عمومی، هنگامی که گفته بود: «مسیح هم یک یهودی مصلوب بیش نیست»، پلیس قصد دستگیری او را داشت.