ماکس اروان گاستینو، مقالهنویس، متخصص اروپای مرکزی، به پرسشهای RT France درباره تأثیر ویکتور اوربان بر حقوق در فرانسه و دیگر کشورهای غربی پاسخ میدهد.
مکس اروان گاستینو مقاله نویس و مقاله نویس سیاسی است. او که متخصص اروپای مرکزی است، نویسنده اولین مقاله است. روند نوین شرقی، منتشر شده در سپتامبر 2019 توسط du Cerf. برای RT France، او به تأثیر ویکتور اوربان بر جناح راست فرانسه و به طور کلی تر، بر حقوق در اروپا و ایالات متحده بازمی گردد.
آر تی فرانسه: مارین لوپن و اریک زمور اخیرا با ویکتور اوربان ملاقات کردند. به نظر شما کدام یک از این دو با سیاستی که در بوداپست دنبال می شود همخوانی بیشتری دارد؟
مکس اروان گاستینو: به نظر می رسد اریک زمور حداقل به دو دلیل به رهبر مجارستان نزدیک تر است.
اولی فرهنگی است. اریک زمور پس از ورود پر شورش به ریاست جمهوری، خود را در عرصه عمومی تثبیت کرد، همانطور که اخیراً در مورد موضوع حساس رفتار با کودکان ترنس در مدرسه انجام داد. این روزنامهنگار سابق از جنبشهای دگرباشان جنسی انتقاد میکند، بخشی از لفاظیهای محافظهکارانه ادعایی متمرکز بر حفاظت از خانواده سنتی و نگرانیهایی درباره برخی دیدگاهها در مورد آینده جمعیتی اروپا است. مانند ویکتور اوربان که 5 درصد از تولید ناخالص ملی را برای حمایت از خانواده های پرجمعیت و تحریک نرخ زاد و ولد هزینه می کند. مارین لوپن بدون شک در این مسائل ترسوتر است.
دلیل دوم اینکه چرا اریک زمور از مارین لوپن ویکتور اوربان به من نزدیکتر به نظر می رسد اقتصادی است. مارین لوپن بخشی از یک سنت اجتماعی و دولتگرایانه فرانسوی است که برای مجارستان کاملاً بیگانه است (برای لهستان که محافظهکاران از تکمیل یک "دولت رفاه لهستان" از سال 2015 دفاع میکنند، بسیار غریبه است. دیدگاه اقتصادی ویکتور اوربان، مانند دیدگاه اریک زمور (اگر در هر صورت بتوانیم اولین اظهارات و پیشنهادات او را باور کنیم)، کمتر دولتگرا، لیبرالتر است، اگرچه هر دو از ایده یک دولت قدرتمند که در سطح ملی عمل میکند دفاع میکنند. . علاقه.
اوربان بیش از هر رئیس دولت اروپایی دیگری دیدگاه خود از جهان و مفهوم قدرت خود را تئوریزه می کند
پس از پیروزی انتخاباتی فیدز (حزب محافظه کار مجارستان) در سال 2010، در مجارستان، که به شدت تحت تاثیر بحران اقتصادی قرار گرفت و با کمک های صندوق بین المللی پول زندگی می کرد، ویکتور اوربان سیاستی غیرمتعارف را در پیش گرفت و آنچه را که «الگوی مجارستانی» برای ترویج مداخله عمومی خواند، استخراج کرد. به ویژه با در اختیار گرفتن ابزار پولی، افزایش مالیات بر بانک های بزرگ (همه خارجی) یا ملی کردن شرکت های فعال در بخش های استراتژیک مانند آب یا انرژی.
به نظر می رسد ویکتور اوربان به طور فزاینده ای به راست فرانسه علاقه مند است. آیا نخست وزیر مجارستان همین علاقه را در سایر کشورهای اروپای غربی برمی انگیزد؟
ویکتور اوربان چه در سطح فرانسه و چه در سطح اروپایی، به اندازه پرسشهای آمیخته با نگرانیها، علاقهمند است. این به دلیل سیاست بسیار فعال آن در همه زمینهها، از جمله مهاجرت است، جایی که راست کلاسیک برای پاسخگویی به نگرانیهای تشکیلدهندههای خود برای قدرت میجنگد.
اوربان بیش از هر رئیس دولت اروپایی دیگری دیدگاه خود از جهان و مفهوم قدرت خود را تئوریزه می کند. او فراتر از میدان سیاسی است: در مبارزه برای ایده ها. فلسفه او در تقاطع بین دو گرایش بزرگ راست اروپا قرار دارد: گرایش «پوپولیستی»، که برای آن ملت چارچوب کنش جمعی باقی می ماند، چیزی که بیانگر اراده مردم مستقل است. گرایش «محافظه کارانه» که ملت برای آن اساساً در سرزمین پدران تجسم یافته است، چارچوبی فرهنگی که شرایط را برای وحدت جامعه فراهم می کند.
آیا به نظر شما امیدوارید که نخست وزیر مجارستان در برخی از کشورهای اروپای غربی مانند فرانسه شاهد تحولات اساسی سیاسی باشد و برخی از آنها از نظر سیاسی به مواضع محافظه کارانه و ضد سیاسی پایبند باشند؟مهاجرت گروه ویسگراد؟
ویکتور اوربان از زمان بازگشت به قدرت در سال 2010 هرگز نگفته است که می خواهد اتحادیه اروپا را ترک کند. هدف آن بازسازی اروپا از درون است. در جریان انتخابات اروپا در سال 2019، او گفت که میخواهد «شصت و هشت نخبگان» را که بر بروکسل حکومت میکنند، با «نود و هشت نخبگان» (اصطلاحی که به سال 1990 و تولد دموکراسی مجارستان اشاره دارد) جایگزین کند، که در دموکراسی مجارستان جعل شده است. مبارزه با تمامیت خواهی شوروی، یعنی «ضد کمونیستی، مسیحی گرا و حساس ملی». با این حال، او برای تغییر اروپا از درون، به خوبی میداند که حداقل یک ملت بزرگ در غرب در اردوگاه «ملی-محافظهکار» بیفتد. چند سال پیش، زمانی که ماتئو سالوینی بر جناح راست ایتالیا مسلط شد، معتقد بود که ایتالیا می تواند به این کشور بزرگ تبدیل شود. تکامل جناح راست ایتالیایی امروز این احتمال را باورنکردنیتر میکند، با روی آوردن اوربان به فرانسه، جایی که اکثریت سیاسی محافظهکار ممکن است در سال 2022 ظهور کند، نزدیک به مبارزه آن علیه «امپریالیسم اخلاقی» در بروکسل.
تابستان امسال، تاکر کارلسون مجری محافظهکار ایالات متحده برای مصاحبه با رئیس جمهور اوربان به بوداپست سفر کرد. آیا مدل مجارستانی الهام بخش راست محافظه کار آمریکایی نیز هست؟
مجارستان "غیر لیبرال" در خارج از اتحادیه اروپا نفوذ دارد. بسیاری از روشنفکران محافظهکار (آکادمیک، روزنامهنگار) و اکثراً آنگلوساکسونها در بوداپست به این شکل مورد استقبال قرار گرفته یا بودهاند، مانند راجر اسکروتون، راد درچر، داگلاس موری، یورام هارزونی اسرائیلی یا حتی پاتریک دین، دانشمند آمریکایی. و نویسنده به شدت نظر داد چرا لیبرالیسم شکست خورد؟ اخیراً به فرانسوی ترجمه شده است. روشنفکران دخیل در ظهور «محافظه کاری ملی» در ایالات متحده مشتاق انتقاد از لیبرالیسم و تأثیر آن بر جامعه هستند. این امر به ویژه در مورد جورام هارزونی، نویسنده فضایل ناسیونالیسم. هارزونی که در محافل روشنفکری نزدیک به حزب جمهوریخواه بسیار تأثیرگذار بود، لیبرالها و «نئومارکسیستها»، دو «نیروی انقلابی» (sic)، امپراتوری (فراملی) را که برای ساختارشکنی خانواده، غیرت زن و مرد یا حتی استقلال رقابت میکردند، بازگرداند. ملت ها دو نیرویی که مجارستان مدرن به عنوان یک ملت با ثبات در برابر آنها عمل می کند.
پژواک نظریه «معاون بزرگ» مورد حمایت اریک زمور در مجارستان و به طور کلی در اروپای مرکزی چیست؟
تا آنجا که من می دانم، اصطلاح "جایگزین بزرگ" به این صورت توسط رهبران اروپای مرکزی استفاده نمی شود. از سوی دیگر، اوربان با این استدلال که پویایی جمعیتی ناشی از مهاجرت مسلمانان بدون بازگشت به عقب، روند پراکندگی فرهنگی در غرب را تسریع می بخشد، از پذیرش این عبارت به تنهایی دور نیست.
همیشه باید در نظر داشته باشیم که کشورهای اروپای مرکزی گاهی با تحسین و گاهی با نگرانی به غرب می نگرند.
همچنین تا حدی از مهاجرت غیراروپایی ها در لهستان امتناع می شود، اگرچه کشور همبستگی به روی همه پذیرایی ها بسته نیست (هزاران خانواده بلاروسی که از رژیم الکساندر لوکاشنکو فرار می کنند استقبال می شود). همچنین لازم به ذکر است که گروه ویسگراد، که در نتیجه شامل جمهوری چک و اسلواکی مجزا است، به اتفاق آرا با مکانیسم توزیع خودکار پناهندگان که توسط اتحادیه اروپا در بحبوحه "بحران مهاجرت" 2015 در خاورمیانه ترویج شده بود، مخالفت کردند.
ما باید همیشه در نظر داشته باشیم که کشورهای اروپای مرکزی گاهی با تحسین، گاهی با نگرانی یا حتی سرزنش به غرب نگاه می کنند. امروزه، این کشورها الگوی چندفرهنگی را که توسط مقامات اروپایی و پایتخت های غربی بها داده می شود، رد می کنند. آنها آن را به عنوان یک تهدید می بینند. به یاد بیاوریم که اروپای مرکزی متشکل از «ملت های کوچک» است که سرنوشتشان چندین بار تحت فشار امپراتوری ها (شوروی، نازی، اتریش، عثمانی، پروس و غیره) تحت فشار قرار گرفته است. الکساندرا لاینل-لاواستین، مورخ، تحت سلطه «روانشناسی ناامنی ملی»، انسجام فرهنگی خود را به عنوان یک نیرو و شرط بقای خود به عنوان یک ملت می دانند.
مصاحبه با بنجامین فایت
[ad_2]
مقالات مشابه
- آیا لباس بچگانه هدف با تمرینات شما مطابقت دارد؟
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- آره خوب اردک-صورتحساب Platypus فکر می کند شما مانند نگاه کمی عجیب و غریب عجایب بیش از حد
- ایالات متحده می فرستد ناوهای هواپیمابر به چین باعث می شود امواج در اقیانوس آرام
- سالمندان و مراقبان آنها می توانند چهارمین دوز واکسن را دریافت کنند - RT en français
- به شدت مسلح طرفداران گارد مجسمه یوگی خرس در صورت معلوم می شود او با حمایت کنفدراسیون
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- مهره مار - نامـوس کفتـار - مهره گبری
- نوع اسباب بازی