تحولات اندیشه اسلامی 1 در دورههای مختلف
تحولات اندیشه اسلامی، در دورههای مختلف تاریخی، از دو نظر قابل بررسی هستند. نخست، انتقالات و تحولات دینی و عقیدتی در دوران تاریخی مختلف و دوم، تحولاتی که در فضای فکری اسلامی، در تعریف و تفسیر مفاهیمی مانند عقل، ایمان، وحدت، و صراط مستقیم رخ داده است.
در دوره صدر اسلامی، اندیشمندان اسلامی از جمله ابن سینا، الفارابی و ابن رشد بسیاری از نوآوریهای مهم در زمینه هوش، اصول فلسفی، علوم طبیعی و علوم انسانی داشتند. آنچه که این اندیشمندان را جیشه میزد، تلاش برای تفهیم کلیات دین و ودودیت بود.
در دوره متوسطه، اندیشمندان مسلمان بیشتر باقیماندهاند در دنیای اسلام بودند و با توجه به مخاطب خود تلاش میکردند تا با ارائه حکمت عملی و فلسفی، موانعی را که برای دستیابی به فضای فکری جدید بوجود آمده بودند، تعدیل کنند. در این دوره، اندیشمندانی مانند غزالی، ابن عربی و ابن تیمیه تلاش میکردند تا مفاهیم دینی که در دوره قبل شکل گرفته بودند را دوباره سربلند کنند.
در دوره نوین، پس از پیروزیهای اینگونه، اندیشمنان اسلامی لازم دیدند، که با تأکید بر دیالوگ، مسائلی را با عموم جهانیان به اشتراک بگذارند. از این رو، نوآوریهایی در زمینه تفسیر قرآن و دیننگاری بوجود آمد که به فضای فکری جدید دسترسی سریع تری فراهم میکنند. در این دوره، اندیشمندانی مانند ادوارد سعید، تاریخدان عالمی ایرانی سراج شیرازی و رستم کامکار، دوستداران تفکر غرب تلاش کردند که عقلیت اسلامی را با آن چه که در فضای فکری جدید دنیا وجود دارد، دیالوگ دهند.
"تحولات اندیشه اسلامی در دوره خلافت اول (خلافت ابوبکر، خلافت عمر، خلافت عثمان، خلافت علی
دوره خلافت اول در تاریخ اسلام وقتی شروع شد که پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص) در سال 632 میلادی درگذشت و پس از او، امیرالمؤمنین حضرت ابوبکر صدیق به عنوان خلیفهی اول انتخاب شد.
در دوره خلافت ابوبکر، اندیشههای اسلامی در اهمیت خودشان به اوباشی میرفتند. تاکید بر کتاب و سنت از اصول پایهای این دوره بود و خلافت ابوبکر بایستی مفهوم "توحید" را در همه جا ترویج میداد.
در دوره خلافت عمر، اندیشههای اسلامی به دانش، تعهد فردی و حکومت مربوط شدند. در این دوره، کتب و رسوم مانند رفتار نامتقلبانه، به رایزنی با تقدیر، به دستور بیشتر به دوستان و خانواده، به حال خود متهمان کمک نکنید، به احترام خدا رفتار کنید و به کتاب مجتمعه، و غیره آنها را به اصول عمل کردن توصیه میکرد.
دوره خلافت عثمان، رویکرد جدیدی در اندیشهی اسلامی به وجود آمد و مفهومهایی مانند تعصب شهری، بردگی و خدمت و حقوق حکومت مطرح شد. در این دوره، حکومت به ماموریت جمعیت بیشتر اداره میشد و سعی در پاسخگویی به نیازهای جامعه بود.
دوره خلافت علی نیز به سوی اندیشههای سیاسی و روابط بین المللی رفت. مفهوم علی یاری او، از طرفی با بهانه قوی کردن اختلافات موجود در جامعه، سعی در تأسیس ترویج امور مذهبی و با شعار "هیات امنا" و "هیات شورا" و غیره بود.
در کل، در دوره خلافت اول، اندیشههای اسلامی تحت تأثیر حکومت اسلامی و افراد برجسته احکام مذهبی و اخلاقی پیدا کردند. همچنین، دراین دوره ایدههای جدیدی که برای آینده اسلام ارتقاء توسعه داده شدند و مهمترین مسئله این بود که تمرکز بر کتاب و سنت در آینده پایداری خواهد داشت.
"تحول اندیشه اسلامی در دوره پیامبری (رسالت، توحید، اخلاق، قرآن، سیره
تحول اندیشه اسلامی در دوره پیامبری، به عنوان یکی از مهمترین مسائل پژوهشی در عرصهی تاریخ اسلام، از نظر اهمیت ویژگیهایی را دارد که در این مطلب به آنها پرداخته خواهد شد. در این مطلب، به سیره پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)، توحید، رسالت، اخلاق و قرآن پرداخته خواهد شد.
سیره پیامبر اعظم، به عنوان یکی از مهمترین کتابهای تاریخ اسلام، شامل زندگانی پیامبر میباشد. در این دوره، پیامبر برای به ثمر رسیدن اهدافش، از شیوههایی استفاده میکرد که با همان منطقها در دوران خود اثر میگذاشت. این شیوهها شامل دعوت به مونوتئیسم، توصیه به برپایی کمالات، مقابله با شر و بدی و توصیه به آنچه که با مغز و روح شناخته شود بود.
توحید در دوره پیامبری، یکی از مهمترین اندیشهها بود. توحید به معنی پذیرش یک خدای متعال و تنها است. در مبارزه با بتپرستی و تشنج چند اندیشهی دیگر، پیامبر به توحیدی مروجی از دلایل تحقیقی و علمی دست یافت. به همین دلیل، پذیرش توحید نه تنها به یک راه حل بدل میشود، بلکه به یک راه انتخاب و توصیه تبدیل میشود.
اندیشهی رسالت در دوره پیامبری، بیانگر عملکرد پیامبر میباشد. عملهای پیامبر منطقی و علمی بودند و با نتایج خوبی همراه بودند. پس از پذیرش دعوت از تقیه تا نظافت یا اصلاح مردم، پیامبر در حقیقت در حال ارتباط با خدای او میبود. ما راه مشابهی را در جستجوی پاسخهادر همهی افرادی که به او اعتقاد دارند، پیدا میکنیم.
اخلاق، به عنوان یکی دیگر از قوانین پیامبرانه، از تأثیرگذاری بیشتری بر اندیشهی پیامبر دارد. در این دوره، پیامبر به همه، بخشندگی و اخلاق پرورانه را توصیه میکرد. برای او، زندگی تنها در صورتی شایستهی زندگی است که با مقررات مشترک سازگار باشد.
قرآن، به عنوان نقشآفرین اصلی پیامبر، از اهداف وی برای توسعه اندیشهی جامعه است. قرآن در همهی زمینههای اندیشه و تأثیرگذاری تأثیرگذار است. این کتاب، مبانی جامعه را با حفظ هویت و یکپارچگی پویا برای توسعه از بازی کردن با اهداف انسانها پُشتیبانی میکند.
در نتیجه، تحول اندیشه اسلامی در دوره پیامبری، شامل سیره پیامبر، توحید، رسالت، اخلاق و قرآن است. این عوامل، دستاوردهای مهمِ دوران پیامبری را شامل میشوند که امروزه همچنان موضوعات مورد اهتمام حوزهی پژوهشی دینی هستند.
تحولات اندیشه اسلامی در دوره اولیاء و متکلمین (فلسفه اسلامی، فقه، حدیث، تفسیر، کلام
تحولات اندیشه اسلامی در دوره اولیاء و متکلمین، یکی از مهمترین و پربارترین مراحل تاریخ فکر اسلامی به شمار میرود. این دوره شامل فلسفه، فقه، حدیث، تفسیر و کلام است و اساساً بر مفاهیم، منشأ و تاریخ این علوم متمرکز میشود.
در مورد فلسفه اسلامی، باید گفت که در این دوره نظریههای مختلفی بهوجود آمد. برخی از این نظریهها شامل ایدهآلیسم، المعرفت و آزادی اراده بود. استادان بزرگی همچون امام غزالی، فخرالدین الرازی و ابنسینا نظریات ویژه خود را در این حوزه ارائه دادهاند.
در مورد حدیث، نقش پررنگ اصلاح، مهارت و تربیت انسان در این دوره بود. دانشمندانی چون بخاری، مسلم، ترمذی و نسایی اقدام به جمعآوری حدیثها در سطوح مختلف کردند. همچنین، بسیاری از استادان بزرگی همچون بایزید بسیط، احمد بن حنبل و البخاری به مطالعه، تفسیر و تفسیر آیات و حدیثهای پیامبر (ص) پرداختند.
متکلمین در این دوره نیز بر خلاف دورههای قبلی، به تعریف و تعقیب مسائل فلسفی بسیار بیشتر پرداختند. مفاهیمی همچون بینایانت، دینشناسی و متافیزیک در برگیرنده این حوزه بودند. استادان بسیاری مانند عطاء، فارابی و ابنرشد به بررسی چنین مسائلی پرداختند.
نامبرده شده ها با صدور آثار به ثبت میرساند که بحث های صادر شده به دوران اندیشه اسلامی نسبت به جایگاه فلسفه اسلامی و خیلی از مباحث دیگر موضوعاتی اعم از فقه، کلام، تفسیر و ... در جوامع و سروش بحث و جدل های گستردهای را به دنبال داشته است، و از نظر دانشمندان مسلمان، مباحثی که در آن دوره مطرح شد، مبادای نجات بشریت بود.
تحولات اندیشه اسلامی در دورهی عباسیان
تحولات اندیشه اسلامی در دوره عباسیان، به مجموعهای از تغییرات و تحولات فکری، فرهنگی و علمی در جامعه اسلامی در دوره حکومت عباسیان اشاره دارد. این تغییرات به دلیل تحولات سیاسی، خود دشوار و پیچیده بود و به نوعی دو راهکار مختلف برای ماندگاری کشور اسلامی داشت: راه حفظ و احیای زمینه فکری، فرهنگی و علمی پیشین و راه ساخت یک شیوه جدید با استفاده از این زمینهها.
در این دوره شخصیت های بزرگی مانند ابن سینا، رازی و خوارزمی به عنوان متکلمین مهم و تأثیرگذار در علوم انسانی، طبیعی و ریاضی شناخته شدند. در عین حال، فرهنگ علمی و فلسفی یونانی نیز به عنوان یکی از پایه های هسته ای آن فرهنگ، به صورت گسترده تر و فعال تر در جامعه اسلامی مورد استفاده قرار گرفت.
تحولات فکری اسلامی نیز در این دوره، حول مسئله تأثیر دو رویکرد متفاوت بین عقل و برکت، حوادث تاریخی اسلامی و نظام فرایند جهانی وجود داشت. در این راستا، مفاهیمی مانند علم کلام، فلسفه اسلامی و دین داری اسلامی به عنوان رشته هایی که ربط ارتباطی دارند، توسعه یافت.
همچنین، مفهوم حکمرانی اسلامی نیز در این دوره توسعه یافت و آثاری مانند "سیاست" ابوالحسن الماوردی و "شهاوند" ابن فدلان، به عنوان دو کتاب مهم در این زمینه، به ثبت رسید. به طور کلی، تحولات اندیشه اسلامی در دوره عباسیان نشان دهنده پویایی و شکوفایی این ادیان و فرهنگ بود و اساسی برای تأثیر گذاری آن در دوران بعدی محسوب میشود.
تحولات اندیشه اسلامی در دورهی صفویان
دورهی صفوی، دورانی است که اتفاقات فراوانی در سطح اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در ایران رخ داد. این دوره، نه تنها تحولات چشمگیری در صنعت و کشاورزی داشت بلکه در زمینهی علم و دانش، هنر و فرهنگ نیز به دورانی خاص تبدیل شد.
اندیشه اسلامی نیز در دوره صفوی به سرعت تحول یافت. در این دوره فرهنگ و ادبیات اسلامی، رهنمودهای جدیدی برای مردم ایران فراهم کرد. از آنجا که عرفان و نظریههای سعدی و حافظ در ایران به عنوان غنای قومی بسیار مورد استقبال بودند، دولتهای صفوی، به هدف تقویت دین در میان مردم، این افراد را پناهگاه خود قرار دادند.
نسبت به افراد عالمتر، آقاخانیان تأکید بیشتری بر نقش خود در جامعه داشتند. آنها در برابر مدرنیزاسیون چالش زیادی دارند و برخی از اصول دینی را با دیدگاههای کلاسیک به هم وصل کرده و خود را به صورت مستقل از تلفیقهای دیگران در زمینهی دین، ایستاده میدیدند. علیرغم اینکه تلاش های آنها برای حصول نظم فروپایهای آفریدن، بیثمر نبود اما در نهایت، معتقدان برجستهی دوران صفوی، به لحاظ اثرگذاری در جامعه، بیشترین نتیجهی مثبت را به دنبال داشتند.
به طور کلی میتوان گفت که تحولات اندیشهای اسلامی در دوره صفوی، با توجه به شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، به یک تطور فرهنگی در میان مردم ایران کمک کرد. بهویژه، آقاخانیان به عنوان یکی از نمایندگان برجستهی اندیشه اسلامی در دوره صفوی، مردم ایران را به جای گذاشتن مذاکره ای نوین در تضاد با سنتی خود، به سمت یک هم آگاهی دربارهی دین و فرهنگ اسلامی، هدایت کردند.
کتاب اندیشه اسلامی 1
اندیشه اسلامی 1
منبع